ازدواج سخت ترین و مهمترین تصمیم زندگیمونه. تصمیمیکه اگه با دقت و مشورت از متخصصان امر در این زمینه باشه میتونه واسمون سکوی پرشی به سمت رشد و توسعهی فردی، اجتماعی، خانوادگی و حتی تحصیلی باشه. در این بین بگذریم از اینایی که به این مسأله ساده نگاه کردند و مبناشون تنها ازدواج بوده و هست بدون اینکه بپرسن یا به مسایلی دقت کنن که بعدها زمینه ساز بسیاری از اختلافات و تنشها میشه.
خانمه میگفت: همسرم همش سرش تو کتاب و کارشه. سال به سال رد میشه دریغ از اینی که ما رو مسافرت ببره، یا حتی توی شهر ما ماه به ماهم یک رستوران دورهم نمیریم!
آقاهه میگفت: خانمم سرش میگیرم، تهش از توی خیابون درمیاد، یا مهمونیه، یا خونهی فک و فامیل و دورهمیهاشون، یا توی خرید لباس و این چیزا! خلاصه یک روز نشد این زن بشینه توی خونه کنار شوهرش، همش میگه من آزادی ندارم! من دلم میخواد وقتمو اونطوری که دلم میخواد بگذرونم! خلاصه که همش با هم اختلاف داریم.
برای داشتن یک ازدواج صحیح و سالم نیاز به گرفتن تستهای مختلفی داریم تا خودمون و طرف مقابل مون رو از لحاظ مشترکات و تفاوتها بسنجیم و تشخیص بدیم که آیا ازدواج مناسبی هست یا خیر؟ توی این زمینه یکی از تستهایی که گرفته میشه آزمون BNQ یا پرسشنامهی نیازهای اساسی گلسر هستش که به ما کمک میکنه درصد نیازهای اساسی و نزدیکی اونها رو بهم تشخیص بدیم.
این آزمون سنجش خوبیه برای اینکه بدونیم درصد نیاز به آزادی، احساس تعلق و عشق، نیاز به بقا و نیاز به تفریح در ما چقدره و اگر جلوی این نیازها گرفته بشه چه عواقبی میتونه برای خود فرد و اطرافیان ایجاد کنه!
اینه که میگن اینقدر به دیگران خرده نگیریم. مانع داشتن نیاز به آزادی شون نشیم که بعضی رشد و شکوفایی شون رو در داشتن آزادی در انتخاب و امنیت داشتن در اون میدونن. وقتی اینها رو بدونیم دیگه نمیگیم چقدر اهل تفریح و خوش گذرونیه یا چقدر خونه گی و اهل رفت و آمد نیست!